شوهرم را کشتم چون چشمم خوب ندید!

شوهرم را کشتم چون چشمم خوب ندید! به گزارش ایمن رها، زن میانسالی که به افترا قتل همسرش دستگیر شده است، اظهار داشت که ناخواسته سبب مرگ او شده چون چشم هایش مشکل دارد.


شهریور سال ۱۴۰۳ گزارش یک قتل خانوادگی به پلیس اعلام گردید و مأموران بلا فاصله راهی محل حادثه شدند که خانه ای در شرق تهران بود. نخستین بررسی ها نشان داد بهرام ۴۵ ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
همسر ۶۵ ساله وی که در خانه بود، ادعا نمود شوهرش درحال درست کردن سالاد بوده که حالش به هم خورده و روی زمین افتاده و چاقو وارد بدنش شده است. با این وجود تیم جنایی متوجه تناقض گویی زن میانسال شده و او را بازداشت کردند.

چشمم آب مروارید دارد، ندیدم چگونه کشته شد!

متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی سر انجام به درگیری منجر به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا اظهار داشت: چند سال قبل با بهرام آشنا شدم و به خاطر علاقه دوطرفه که میان ما بوجود آمد، ازدواج کردیم. پس از مدتی متوجه شدم بهرام مرد شکاک و بدبینی است و مدام مرا کنترل می کرد. ما همیشه سر این مساله با هم بحث و جدل داشتیم.
وی اضافه کرد: روز حادثه در آشپزخانه درحال درست کردن سالاد بودم که دوستم به موبایلم پیام داد. داشتم جواب پیامش را می دادم که بهرام از سر کار بازگشت و با دیدن من و موبایلم باردیگر آغاز به دعوا کرد. می خواست مرا بزند که من برای دفاع از خودم چاقویی که در دستم بود را به سمتش گرفتم اما یکباره روی زمین افتاد.
متهم اظهار داشت: من چشمم آب مروارید دارد و زمانیکه چشمانم خیس می شود به خوبی جایی را نمی بینم. آن روز هم چون سالاد درست می کردم چشمانم خیس شده بود و متوجه نشدم که چه طور چاقو به بهرام خورد. واقعاً قصد کشتن همسرم را نداشتم.

ولی دم در دادگاه حاضر نشد

پس از اظهارات متهم، وی به پزشکی قانونی ارائه شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینه متهم بیماری آب مروارید چشمش را تأیید کردند و گفتند می تواند در کیفیت بینایی او تأثیر داشته باشد.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مشخص شد که مادر مقتول به عنوان تنها ولی دم پرونده نه شکایت کرده و نه خواهان پیگیری پرونده شده و در دادگاه هم حاضر نشده است و معین نیست چه خواسته ای دارد.

مقتول راننده ام بود

سپس متهم به جایگاه رفت و اظهار داشت: پس از فوت پدرم یک مینی بوس به من ارث رسید و من برای امرار معاشم بدنبال راننده ای بودم که با آن مینی بوس کار کند تا این که یکی از دوستانم بهرام را به عنوان راننده به من معرفی نمود و قرار شد او با ماشین من کار کند.
بعد از مدتی به هم علاقمند شدیم و ازدواج کردیم. بهرام نان آور خانه ام بود و من انگیزه ای برای کشتن او نداشتم. مشکل من با او فقط شکاک بودنش بود و هیچ وقت هم به فکر قتل او نبودم. آن روز می خواست مرا بزند که من چاقو دستم بود. خواستم از خودم دفاع کنم اما چشمم ندید و این صورت گرفت.
در پایان اظهارات متهم، قضات به علت حضور نداشتن اولیای دم و مشخص نبودن این که آیا ولی دم خواهان قصاص است یا بخشش، رسیدگی به پرونده را تجدید کردند.
اولین بررسی ها نشان داد بهرام ۴۵ ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
همسر ۶۵ ساله وی که در خانه بود، ادعا نمود شوهرش در حال درست کردن سالاد بوده که حالش به هم خورده و روی زمین افتاده و چاقو وارد بدنش شده است. واقعا قصد کشتن همسرم را نداشتم.
ولی دم در دادگاه حاضر نشد
پس از اظهارات متهم، وی به پزشکی قانونی ارائه شد و کارشناسان این سازمان بعد از معاینه متهم بیماری آب مروارید چشمش را تأیید کردند و گفتند می تواند در کیفیت بینایی او تاثیر داشته باشد.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه مشخص شد که مادر مقتول به عنوان تنها ولی دم پرونده نه شکایت کرده و نه خواهان پیگیری پرونده شده و در دادگاه هم حاضر نشده است و معین نیست چه خواسته ای دارد.
مقتول راننده ام بود
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: بعد از فوت پدرم یک مینی بوس به من ارث رسید و من برای امرار معاشم بدنبال راننده ای بودم که با آن مینی بوس کار کند تا اینکه یکی از دوستانم بهرام را به عنوان راننده به من معرفی نمود و قرار شد او با ماشین من کار کند.
بعد از مدتی به هم علاقمند شدیم و ازدواج کردیم.


منبع:

1404/07/03
10:59:52
5.0 / 5
97
تگهای خبر: پزشك , پلیس , حادثه , كیفیت
با این مطلب ایمن رها موافقید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۴
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

imenraha.ir - حقوق مادی و معنوی سایت ایمن رها محفوظ است

ایمن رها

تجهیزات آتش نشانی و ایمنی و فروش و شارژ کپسولهای آتش نشانی
ایمنی را جدی بگیرید ؛ ایمن رها: حافظ جان و مال شما